Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «باشگاه خبرنگاران»
2024-05-06@02:55:31 GMT

صفر کشکولی: دوست داشتم نقش با مو بازی کنم

تاریخ انتشار: ۲۴ خرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۲۷۷۰۴۶

صفر کشکولی: دوست داشتم نقش با مو بازی کنم

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، چهره اش یادآور سریال‌ها و فیلم‌های دهه ۶۰ است؛ با همان انرژی و انگیزه برای کار. ۷۵ سال دارد، اما به گفته خودش هنوز هم مثل سال‌های دور جوانی از ورزش کردن غافل نشده و با این‌که چند ماهی است در قرنطینه اجباری به سر می‌برد، اما در خانه ورزش می‌کند. بسیار مهربان و دل نازک است و وقتی از ساموئل خاچیکیان یاد می‌کند، چشمانش پر از اشک می‌شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اتفاقی که پیش از مصاحبه فکرش را هم نمی‌کردیم.

مسؤولان فکری به حال پیشکسوت‌ها کنند
چند ماهی است به خاطر کرونا در خانه زندانی شده و بیکارم. البته این اواخر سریال «پس از آزادی» را با آقای محمدعلی باشه آهنگر کار کردم. اما سال‌هاست شرایط برای بیشتر بازیگران قدیمی سخت شده و بیکار و خانه‌نشین شده‌اند.

بچه‌هایی که جوانی و عمرشان را برای سینما گذاشتند و به جامعه هنری ما خدمت کردند، حتی نمی‌توانند از پس اجاره خانه‌شان بربیایند. با این حال نمی‌دانم چرا دولت هیچ فکری به حال بچه‌های قدیمی نمی‌کند که شغلی غیر از بازیگری ندارند. مسؤولان محترم باید فکری به حال آن‌ها کنند. من هیچ‌وقت از کسی طلبکار نبودم. درباره فرد به خصوصی هم حرف نمی‌زنم. اما نمی‌دانم چرا وقتی ما با یک کارگردان در یک فیلم کار می‌کنیم، دیگر سراغی از ما نمی‌گیرد و حتی تلفن ما را هم پاسخ نمی‌دهد.

روزگار پس از شهرت
مردم ما همیشه مهربان و هنردوست بوده و هستند. ما بدون خدا و مردم هیچ‌چیزی نیستیم. من به‌شخصه هر چیزی که دارم، از لطف خدا و مردم دارم. حتی وقتی کلاه و عینک می‌زنم هم مرا می‌شناسند و به من لطف و محبت دارند. مثل امروز که به جام‌جم آمدم از آن طرف خیابان تا دفتر روزنامه مدام برایم بوق می‌زدند و ابراز لطف می‌کردند. پس مردم ما را فراموش نکرده و همیشه به ما محبت می‌کنند، اما خب بعضی از دوستان به فکر بازیگران قدیمی نیستند و فراموش‌مان کرده‌اند. من ۷۵ سال دارم، اما هنوز فیزیک آماده‌ای دارم و می‌توانم مثل قبل بازی کنم؛ چون هر روز ورزش می‌کنم و خودم را خوب نگه‌داشتم.

من در قسمت آخر سریال «لیسانسه‌ها» زندگی خودم را مقابل دوربین گفتم. من با همه کارگردان‌های ایران کار کردم و خوشحالم که با بهترین فیلمبردار‌های ایران هم کار کرده‌ام. خوشحالم در مدت ۵۶ سال که در سینما و تلویزیون زحمت کشیدم، خودم را گم نکردم. اصلا نمی‌توانم خاطرات خوبی را که با کارگردان‌های بزرگی مثل آقای داریوش مودبیان داشتم، فراموش کنم. من همان صفر کشکولی هستم؛ بچه ناف آبادان که بدانند من هنوز آبادان را فراموش نکرده‌ام.

با این‌که بیشتر از ۵۰ سال است در تهران زندگی می‌کنم، هنوز هم آبادان برای ما آبادانی‌ها برزیل است.

پایان فیلم همان مدال طلای بازیگر است
فیلم‌های خوبی در سینما ساخته می‌شود. اما مثل فیلم‌هایی که در دوران ما ساخته می‌شد، پایان خوبی ندارند و به دل نمی‌نشیند و من را به عنوان تماشاگر راضی نمی‌کند. اما در آن سال‌هایی که ما فیلم بازی می‌کردیم، آدم‌های بد در پایان فیلم به نتیجه اعمال خود می‌رسیدند و آدم‌های مثبت عاقبت‌بخیر می‌شدند. اما من به عنوان یک مخاطب وقتی سریال‌ها و فیلم‌ها را می‌بینم، از پایان داستان راضی نیستم.

ولی اگر فیلم‌ها و سریال‌های قدیمی را ببینید، پایان خوبی داشتند و مردم هم راضی بودند. مثلا پایان داستان قهرمان عروسی می‌کرد و همه چیز ختم بخیر می‌شد. اما الان قهرمان فیلم را در پایان می‌کشند! سینما باید پایان خوبی داشته باشد و مردم راضی از سالن بیرون بروند. مثال می‌زنم؛ یک قهرمان ورزشی به قصد برنده شدن و گرفتن مدال طلا به المپیک می‌رود. پایان فیلم هم مثل همان مدال طلا برای بازیگر است. بازیگر برای نقش زحمت کشیده تا پایان فیلم مدال طلایش را بگیرد.

اشک برای فراموش‌شده‌ها
همان‌طور که گفتم من با کارگردان‌های بزرگی کار کردم و خاطره دارم؛ مثل آقای حسن فتحی که در سریال «شهرزاد» با هم کار کردیم. می‌گفت اجازه بدهید آقای‌کشکولی هر دیالوگی را که می‌خواهد، بگوید. چون به من اعتماد داشت. من هم وقتی با آقای نصیریان کار کردم، دیالوگ‌هایی گفتم که آقای فتحی خوشش آمد. من در آن کار با آقای پورعرب همکاری کردم که سال‌ها بازیگر بزرگی بود و هنوز هم مردم دوستش دارند.

وقتی از این بچه‌ها یاد می‌کنم، اشک به چشمانم می‌آید، چون این‌ها بهترین‌های سینما بودند و فراموش شده‌اند. یادم می‌آید سریال «هشدار‌های پلیس» را که بازی می‌کردم، چقدر مخاطب داشت یا قبل از این سریال «آینه عبرت»، جنگ هفته را با آقای علی اصغر میرزایی کار می‌کردم که هر هفته پخش می‌شد.

من اولین کسی بودم که بعد از انقلاب سرم را با تیغ زدم و این استایل را تا الان حفظ کرده‌ام؛ چون آن موقع از من می‌خواستند و با این تیپ شناخته شدم. البته خیلی دوست داشتم یک بار با مو بازی کنم.

نقش مثبت به من نمی‌دهند
من از سالی که وارد عرصه هنر شدم، فقط یک بار فرصت بازی در نقش مثبت را پیدا کردم، آن هم سریال «چراغ‌های خاموش» به کارگردانی کاظم بلوچی بود که من نقش مصیب، پدر باران را بازی می‌کردم و دیالوگ‌های آن سریال را خیلی دوست داشتم. اما همیشه به من نقش منفی پیشنهاد می‌شد.

چه آن زمان که جوان بودم و چه حالا که پیرمرد شدم. گاهی وقت‌ها که برای یک کار به دفتر سینمایی می‌روم، خواهش می‌کنم نقش مثبت مثل نقش یک رفتگر را به من پیشنهاد بدهند تا از این نقش‌های کلیشه‌ای خارج شوم، اما همیشه من را برای نقش منفی انتخاب می‌کنند.

طناب بزنید و پیاده روی کنید
سر یکی از کار‌ها با کامبیز دیرباز آشنا شدم که خیلی جوان باشخصیتی است و به پیشکسوت‌ها هم احترام می‌گذارد. سر آن کار به او گفتم اگر روزی دو ساعت پیاده روی کنی و طناب بزنی و شب‌ها برنج نخوری هیچ وقت چاق نمی‌شوی. معمولا این توصیه را به بازیگران جوان‌تر دارم که اگر روزی ۲۰ دقیقه ورزش هوازی کنید، هیچ وقت چاق نمی‌شوید.

خودم هم مدتی در قرنطینه بودم و فقط در خانه ورزش می‌کردم. اما جزو برنامه‌هایم هست که شب‌ها در پارک ورزش کنم و همین اضافه وزنی را که در دوران قرنطینه پیدا کردم، از بین ببرم. چون دوست دارم همیشه استایل و سلامتم را حفظ کنم.

از بدلکاری سر صحنه آسیب دیدم
خاطرات بسیاری از فیلم‌ها و سریال‌هایی که بازی کردم، دارم. یادم هست سر سریال «چراغ‌های خاموش» مهدی سلوکی باید با ماشین با من تصادف می‌کرد و من پرت می‌شدم روی زمین که به همین خاطر مهره‌های کمرم آسیب دید و هنوز هم نمی‌توانم خوب راه بروم؛ چون آن موقع خودمان این صحنه‌ها را بازی می‌کردیم و بدلکار نداشتیم.

همان موقع مهدی سلوکی باید به‌شدت با من برخورد می‌کرد، اما می‌ترسید به من آسیب وارد کند. تا این‌که آقای بلوچی گفت ما کسی را انتخاب کردیم که کارش را بلد است و از آقای سلوکی خواست با شدت با من تصادف کند. چند سال است تیم‌های بدلکاری تشکیل شده‌اند و با گروه‌های فیلمبرداری کار می‌کنند. اتفاقا با ارشا اقدسی سال‌ها پیش که تازه وارد این کار شده بود، سر یک کار بودیم که هر چقدر تلاش کرد نتوانست یک وانت را چپ کند.

چون آن موقع تجربه‌اش کم بود و حالا یکی از باتجربه‌های این حرفه است. بدلکاری خیلی کار سختی است. البته بدلکاری هم حساب و کتاب و تخصص خودش را دارد؛ چون در غیر این صورت با هر اتفاقی، بدلکار آسیب می‌بیند.

آلفرد هیچکاک ایران
من با کارگردان‌های بزرگی کار کردم؛ مثل آقای داریوش مهرجویی یا استاد ساموئل خاچیکیان که افتخار سینمای ایران هستند. من از دهه ۴۰ با آقای خاچیکیان همکاری کردم و وارد سینما شدم (بغض می‌کند). من به پاس احترام ایشان هر وقت یادشان می‌افتم، اشک در چشمانم حلقه می‌زند.

چون من هیچ‌وقت اساتیدم را فراموش نمی‌کنم. به نظر من استاد خاچیکیان، آلفرد هیچکاک ایران بود. روحشان شاد. وقتی مرا برای بازی در فیلم «بی‌عشق هرگز» انتخاب کرد، دو تا از انگشتانش را مقابل چشمانش گرفت و گفت این دوربین من است و به آقای شریفی گفت «خود جنسه» و من را انتخاب کرد. در تلویزیون هم هر نقشی آقای محسن شامحمدی در سریال‌هایش به من داد، بازی می‌کردم. حتی در سریال «تصمیم نهایی» آقای داریوش فرهنگ من نقش یک نگهبان را بازی کردم.

رامبد جوان از من عذرخواهی کرد
من استاد ورزش هستم و در یکی از باشگاه‌هایی که زیر نظر شهرداری است، کار می‌کنم. من اولین قهرمان پرورش اندام آسیا بودم و تا به امروز هم به دارو در این کار اعتقادی نداشته‌ام. الان هم با بچه‌ها بدون دارو و مکمل کار می‌کنم. حتی در «خندوانه» هم این موضوع را گفتم.

رامبد جوان وقتی من را دعوت کرد، سر همان ماجرا از من مقابل دوربین که میلیون‌ها نفر این برنامه را تماشا می‌کردند، عذرخواهی کرد. به نظر من خیلی شهامت داشت و نشانه فرهنگ و شخصیت اوست که به یک پیشکسوت سینما احترام گذاشت. جوان با این کارش به همه پیشکسوت‌ها احترام گذاشت. من او را یک قهرمان می‌دانم. چون عذرخواهی مقابل میلیون‌ها نفر شهامت می‌خواهد.

ما بازیگران نترسی بودیم
من همه فیلم‌ها و سریال‌هایی را که در این سال‌ها بازی کردم، برای صحنه‌های بدلکاری از بدلکار استفاده نکردم. اما بعضی از بازیگران جوان این روز‌ها برای هر صحنه‌ای از بدلکار استفاده می‌کنند. به نظر من بازیگر باید خودش همه کاره باشد، اما هم دوره ای‌های من بچه‌های نترسی بودند.

ما از ارتفاع شش متری به پایین می‌پریدیم؛ بدون این‌که چیزی زیر پای ما بگذارند. مچ پایمان درمی‌رفت یا می‌شکست و به هر حال آسیب می‌دیدیم. با این حال در کار بعدی هم اگر می‌خواستند، می‌پریدیم. جالب‌تر این‌که هنوز آن کار تمام نشده بود قرارداد کاری بعدی را هم با ما می‌بستند. من خیلی فیلم و سریال پشت‌سر هم بازی کردم که قراردادش را سر کار قبلی بسته بودم، اما از دهه ۸۰ به بعد وقتی یک فیلم بازی می‌کردم، دیگر سراغ من نمی‌آمدند.

نمی‌دانم به خاطر این است که سنم بالا رفته یا این‌که مدل‌ها جوری نیست که به من و بچه‌های قدیمی پیشنهاد بازی بدهند. یادم می‌آید در اوایل دورانی که آقای بهرنگ توفیقی کارگردان شده بود، من در یک کار عروسکی با ایشان همکاری کردم، اما بعد از آن دیگر در هیچ کاری مرا دعوت نکرد. به سینما خیلی انتقاد دارم. من با کارگردان‌های خوبی کار کردم که به من عامو صفر می‌گفتند، اما الان جواب تلفن مرا هم نمی‌دهند! شاید نقش مناسب من در فیلم‌هایشان نیست؛ نمی‌دانم.

تیراندازی با گلوله واقعی
یادم می‌آید در فیلم «سرحد» ضربه مغزی شدم. اتفاقا در همان فیلم ما با گلوله‌های واقعی شلیک می‌کردیم. چون تیر‌های مشقی با آن تیربار جور در نمی‌آمد و برای همین از تیر‌های واقعی استفاده کردیم. پشت لندکروز در حال حرکت، تیراندازی خیلی سخت بود که یادم می‌آید سرهنگ کاوه با بلندگو اعلام می‌کرد ما فیلمبرداری می‌کنیم و درگیری وجود ندارد.

چون ممکن بود قاچاقچیان فکر کنند درگیری است و به ما تیراندازی کنند. ما فیلمبردار‌های شجاعی هم داشتیم که کمتر از آن‌ها یاد کردیم. در همان فیلم به خاطر این‌که گلوله‌ها واقعی بود، امکان داشت فیلمبردار آسیب ببیند. اما بدون توجه به تیراندازی کار خودش را می‌کرد. من فکر می‌کنم باید از این دوستان یاد کرد. فقط بازیگر‌ها نیستند که ممکن است سرصحنه صدمه ببینند. حتی خبرنگاری هم که برای گزارش آمده ممکن است صدمه ببیند. ما بازیگر‌ها نباید فقط از سختی کار خودمان بگوییم.

منبع: جام جم

انتهای پیام/

 

منبع: باشگاه خبرنگاران

کلیدواژه: صفر کشکولی بازیگر سینما بازیگر تلویزیون پیشکسوت سینما بازی می کردم یادم می آید پایان فیلم بازی کردم کار کردم سریال ها هیچ وقت هنوز هم فیلم ها یک کار بچه ها سال ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۲۷۷۰۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نکونام: نگرانیم ولی به داوران اعتماد می‌کنیم

به گزارش قدس آنلاین، جواد نکونام، سرمربی تیم فوتبال استقلال، در نشست خبری پیش از بازی مقابل ذوب آهن اصفهان گفت: هیچ بازی‌ای تا پایان فصل برای ما راحت نیست. پنج بازی داریم و باید با تمام تمرکز، تلاشمان را بکنیم تا به موفقیت برسیم. می‌دانیم کجای بازی هستیم و چه می‌خواهیم تا شرایط را کنترل کنیم و به پیروزی برسیم.

او ادامه داد: بازیکنان از اهمیت بازی باخبر هستند و تمام تلاشمان را می‌کنیم تا فردا به پیروزی برسیم. به بازیکنان هم گفتم، بهترین عملکرد را باید در هر بازی داشته باشیم بعدش هر اتفاقی که بیفتد تقدیر ماست.

سرمربی استقلال هنگام اشاره یک خبرنگار به حضورش در نشست‌های خبری، گفت: بگذارید این را جواب بدهم. خوشحالم، همیشه دوست دارم پاسخگو باشم. در دعوا و دوستی هر طور که شده دوست دارم پاسخگو باشم ولی شرایط خیلی مهم است. همین الان تیمم تمرین دارد و در رختکن است و من اینجا جواب می‌دهم. اگر شرایط باشد می‌روم و اگر نباشد نمی‌روم. کسی هم به من نمی‌تواند بگوید که به سازمان لیگ بیا. شما تمام دنیا را نگاه کنید، نه ایران، کنار زمین تمرین‌شان سالن کنفرانس خبری دارند و کنفرانس را انجام می‌دهند و می‌روند. امروز خوب است که می‌توانم اول به اینجا بیایم و بعد به تمرین بروم. دیر می‌رسم، مشکلی نیست. مثلا هتل المپیک باشم، از آن سمت تهران در این ترافیک بخواهم به اینجا بیایم باید چه کار کنم؟ اگر نتوانم بیایم، نمی‌آیم. دوست ندارم به خبرنگاران عزیز بی‌احترامی کنم. هرگز چنین کاری نکرده‌ام و نمی‌کنم. این در حوزه من نیست ولی این اتفاق باید درست شود. سال بعد یا ۱۰ سال بعد که باشم و مربیگری کنم، اگر نتوانم، نمی‌آیم. این مبنی بر این نیست که به رسانه‌های عزیز بی‌احترامی می‌کنم، نه! به خاطر برنامه ریزی است که باید در فوتبال ما درست شود.

سرمربی استقلال درباره اینکه پس از تغییرات در مدیریت باشگاه از فضای ایجاد شده چطور برای نتیجه گیری در هفته‌های پایانی استفاده می‌کند؟ گفت: هر تیمی متحدتر باشد، قطعا نتایج بهتری می‌گیرد، نه فقط برای جام گرفتن، در هر جایی گروهی بهتر شود، موفق‌تر است. آتیلا حجازی و پدر مرحومش یک نام پرافتخار برای باشگاه هستند و افتخار داریم که کنار ما حضور دارد. حضور آقای علی عسکری و سردار شهریاری در این مدت نشان داده که تیم، باشگاه و این مالکیت برای آنها اهمیت دارد. می‌توانیم کارهایمان را انجام دهیم و صحبت‌های خوبی انجام دادیم. آینده در دستان این عزیزان است و دوست داریم که این تیم استقلال بتواند بهترین نتایج را بگیرد. هیچ قولی نمی‌توانیم بدهیم مگر اینکه تا آخرین لحظه تلاش کنیم. طی جلساتی که با آقای سمیعی داشتیم قرار شد که از هفته آینده بحث تمدید قراردادها با بازیکنان را داشته باشیم.

نکونام درباره اینکه چه صحبتی با هواداران استقلال دارد تا از تکرار اتفاق زشت بازی سپاهان و پرسپولیس جلوگیری شود؟ گفت: تقابلی نداریم، ما همه از یک کشوریم و با هم دوست هستیم. اتفاقی که افتاد را باور کنید و قسم می‌خورم که گوش نکردم. من را می‌شناسید که صادقانه صحبت می‌کنم. هرکسی اگر اشتباهی می‌کند باید تاوان آن را بدهد. نمی‌توان منکر رویکرد هواداران ما شد. بازی قبلی خودم روی سکو بودم، هواداران رقیب به من بی احترامی کردند ولی باید این را بپذیریم چون متاسفانه در فوتبال ما وجود دارد. در مورد اتفاقی که افتاده نمی‌توانم صحبتی داشته باشم ولی در مورد هواداران خودمان دوست دارم با لباس آبی و هر چیزی که دارند ورزشگاه کاملا آبی باشد تا به امید خدا بتوانیم یک بازی خوب انجام دهیم و به موفقیت برسیم.

«آرمین سهرابیان و رافائل سیلوا به بازی فردا می‌رسند؟» سرمربی استقلال در پاسخ به این سوال گفت: این هفته خداراشکر با ما تمرین کردند و امروز آخرین تمرین را داریم. قطعا کنار ما هستند، اینکه بازی کنند یا نه به شرایط بازی بستگی دارد ولی هر دو کنار ما هستند.

نکونام درباره اینکه کوپال ناظمی داور بازی فرداست هم گفت: ایشان داور واقعا خوب و داور شناخته شده‌ای هستند ولی اشتباه فاحشی برای ما افتاده  و آن هم دقیقه ۹۱ یک خطای اشتباه در بازی فولاد و مس رفسنجان بود که تیمم گل مساوی را دریافت کرد. در کل ایشان داور خوبی هستند ولی این نگاه وجود دارد چون آخرین باخت استقلال، با حضور ایشان بوده و روی اشتباهی بوده که قطعا ناخواسته بود. نگاه ما تا فردا مثبت است و همه چیز را در بازی می‌بینیم. من خودم فوتبال بازی کرده‌ام. دیدید که من یک بازی را ۲ بر صفر باختم و با اینکه اشتباه داوری وجود داشت، هیچ اعتراضی نکردم. با همان داور یک بر صفر برنده شدیم و اعتراض شدیدی کردم. فوتبال و داوری را می‌فهمم، نه اینکه داوری بلد باشم. جسارت می‌کنم، داوران عزیز که قضاوت می‌کنند می‌دانیم که چطور داوری می‌کنند. دوست داریم داوران بهترین عملکرد را داشته باشند و هر تیمی که لیاقت دارد برنده شود. این تنها خواسته ماست و فکر نمی‌کنم خواسته زیادی باشد. داوری‌ها در این چند هفته طوری بوده که نمی‌شود اعتراض نکنیم و همه می‌بینند که چه اتفاقاتی افتاده است. نگرانیم ولی به همه داوران اعتماد می‌کنیم.

نکونام درباره اینکه ذوب آهن با آمار خوبی به بازی استقلال رسیده گفت: آمار برای رسانه یا افرادی که کارهای آنالیز را انجام می‌دهند جذاب است ولی در فوتبال دو تیم با هم بازی می‌کنند و هر تیمی بهتر باشد برنده می‌شود.

سرمربی استقلال در مورد اینکه از ابتدای فصل به سبک بازی تیمش انتقاد شده، گفت: من هر کاری که دلم بخواهد انجام می‌دهم. صد درصد. تا هر موقع که بخواهم.

نکونام در پاسخ به این سوال که «برای شما در این برهه مهم است که چه کسی مدیرعامل استقلال شود؟» گفت: من تابع باشگاه هستم و اتفاقات خوبی باید برای تیمم و بازیکنانم بیفتد؛ همین خواسته فوتبالی است و چارچوب همه چیز مشخص است.

سرمربی استقلال در خصوص اینکه آیا با شهریاری جلسه‌ای داشته یا خیر؟ گفت: اینها کارهای مدیریتی است و چیزی نیست که من بخواهم ورود کنم.

«باشگاه درخواست داشته از بازیکنان امضای تسویه حساب بگیرد، این روی عملکرد بازیکنان تاثیر می‌گذارد؟» نکونام در پاسخ به این سوال گفت: هیچ تاثیری نمی‌گذارد، خیالتان راحت!

او در مورد احتمال تغییر نام باشگاه استقلال گفت: چیزهایی می‌گویید که دست من نیست و نمی‌توانم به آن ورود کنم. الان نمی‌توانم چیزی بگویم، مسئولان و مدیریت باشگاه باید تصمیم بگیرند. بالاخره استقلال برای ایران است و هر تصمیمی بگیرند ما تیم‌مان استقلال است و با افتخار زیر پرچمش بازی می‌کنیم و زحمت می‌کشیم.

یک خبرنگار از نکونام سوال کرد که دوست دارد تیمش با اختلاف کم برنده شود یا با اختلاف زیاد؟ یک خبرنگار دیگر هم اعلام کرد که می‌خواهد این سوال را تکمیل کند که نکونام گفت: پس با هم هماهنگ کرده‌اید! ما از ابتدای فصل عادت داریم. یکسری چیزها مشخص می‌شود. مهم نیست، از ابتدای فصل دیدید که استوار هستیم و ایستاده‌ایم.

در پایان از سرمربی استقلال پرسیده شد که «فلسفه فوتبال جواد نکونام چیست؟» او در پاسخ گفت: دو تیم با هم بازی می‌کنند، یک تیم برنده می‌شود، من دوست دارم در تیمی‌ باشم که برنده می‌شود.

دیگر خبرها

  • نویدکیا: با عزیزم و قربانت بروم نمی‌شود کار کرد!
  • کلوپ: لیورپول امشب را خیلی دوست داشتم
  • پیغام شهاب زاهدی از ژاپن برای یک نفر: عیسی گل بزن!
  • واکنش حجازی به ماجرای بازی پیکان و استقلال
  • نکونام: اگر کسی اشتباه کند تاوانش را می‌دهد
  • حجازی: درباره بازی با پیکان بهترین تصمیم گرفته می‌شود
  • اختصاصی - شهاب زاهدی منتقدانش را کنفت می‌کند!
  • نکونام: نگرانیم ولی به داوران اعتماد می‌کنیم
  • نکونام: حضور یک نفر در استقلال باعث افتخار است | نمی‌توانند به من بگویند همیشه بیا
  • سریال برد‌های الهلال در لیگ عربستان